طلاق والدین تصمیمی است که ساختار هر خانوادهای را تغییر می دهد. تغیر ساختار خانواده اغلب موجب افزایش مشکلات اقتصادی، اجتماعی و کاهش سازگاری روانشناختی پایین در بین اعضای خانواده میشود. همچنین بهزیستی روانی فرزندان طلاق به مخاطره میافتد؛ به طوری که فرزندان طلاق در مقابل فرزندان عادی، مشکلات رفتاری، عاطفی، ارتباطی و تحصیلی بیشتری را نسبت به فرزندان خانواده های عادی تجربه می کنند.
1. عصبانی میشوند: کودکان ممکن است از طلاق والدینشان عصبانی شوند که البته این عصبانیت منطقی است؛ چراکه دنیای آنها کاملاً در حال تغییر است و آنها توان چندانی برای متوقف کردن این تغییرات ندارند. علت پرخاشگری کودک یا نوجوان بیشتر ناشی از احساس ترک شدن یا از دست دادن کنترل امور است. حتی ممکن است آنها از خودشان عصبانی باشند؛ زیرا برخی از کودکان خودشان را دلیل طلاق والدینشان می دانند و به همین دلیل خود را سرزنش میکنند.
2. از لحاظ اجتماعی منزوی میشوند: همچنین ممکن است متوجه شوید که فرزند اجتماعی و برونگرای شما به کودکی خجالتی یا مضطرب شده است. آنها در چنین وضعیتی به چیزهای زیادی فکر و احساسات مختلفی را تجربه میکنند. حتی ممکن است نسبت به موقعیتهای اجتماعی مثل معاشرت با دوستان یا حضور در رویدادهای مدرسه بیعلاقه شوند یا برایشان ترسناک به نظر برسد. طلاق و انزوای اجتماعی با کمبود اعتماد به نفس در کودک همراه است. بنابراین تقویت اعتماد به نفس کودک به او کمک میکند تا معاشرتیتر شود.
3. افت تحصیلی پیدا میکنند: از نظر تحصیلی، کودکانی که والدینشان در حال طلاق هستند، ممکن است نمراتشان افت کند و در مقایسه با همسن و سالان خود، نرخ ترک تحصیل بالاتری دارند. این مشکشل با رسیدن کودکان به سنین 13 تا 18 سالگی بیشتر قابل مشاهده است. دلایل متعددی برای ارتباط میان طلاق و افت تحصیلی وجود دارد، از جمله این که ممکن است کودک در اثر افزایش درگیری بین والدین خود احساس غفلت، افسردگی یا حواس پرتی کند. با گذشت زمان و علاقه کمتر به تحصیلات در مقطع دبیرستان ممکن است به طور کلی علاقه آنها به ادامه تحصیل در دانشگاه نیز کم شود.
4. دچار اضطراب جدایی میشوند: کودکان کوچکتر ممکن است علائم اضطراب جدایی مانند گریه زیاد یا چسبیدن به والدین را نشان دهند. البته این نقطه عطف رشد است که معمولاً در کودکان بین سنین 6 تا 9 ماهگی شروع شده و تا 18 ماهگی برطرف میشود. با این حال، کودکان خردسال و بچههای بزرگتر ممکن است علائم اضطراب جدایی را نشان دهند یا در صورت نبود یکی از والدین بهانهی او را بگیرند. اینکه تقویمی را جلوی دیدشان بگذارید که تاریخ ملاقات با والد دیگر روی آن نوشته شده است، برای بعضی از کودکان جواب میدهد.
5-کودکان کوچکتر پسرفت میکنند: کودکان نوپا و پیش دبستانی بین سنین 18 ماه تا 6 سال ممکن است به رفتارهایی مانند چسبیدن به والدین، شب ادراری، مکیدن انگشت شست، کجخلقی و عصبانیت برگردند. اگر متوجه پسرفت شدید، ممکن است از نشانه های افزایش استرس کودک شما باشد. این رفتارها می تواند نگران کننده باشد.
6. الگوی تغذیه و خوابشان تغییر میکند: طلاق والدین در اضافه وزن کودکان تاثیر آنی ندارد اما در طولانی مدت وزن آنها به طور قابل توجهی بالاتر از کودکانی است که والدینشان طلاق نگرفتهاند. تغییرات وزن به ویژه در کودکانی که قبل از 6 سالگی، جدایی والدین را تجربه میکنند، مشهود است. کودکان در اکثر گروههای سنی ممکن است با مشکل بیخوابی روبرو شوند که باعث افزایش وزن آنها خواهد شد.
7. ممکن است از یکی از والدین طرفداری کنند: تحقیقات نشان میدهد که وقتی والدین با هم دعوا میکنند، کودکان هم دچار ناهماهنگی شناختی و تضاد وفاداری میشوند. این تنها یک روش برای گفتن این است که آنها بین دو طرف گیر کردهاند و نمیدانند که باید طرف کدام یک از والدین را انتخاب کنند. کودک ممکن است ناراحتیش را با معده درد و سردرد نشان دهند. تعارض وفاداری ممکن است با بزرگتر شدن بچهها شدیدتر شده و در نهایت منجر به قطع کامل ارتباط با یکی از والدین شود (هر چند ممکن است والد انتخاب شده با گذشت زمان تغییر کند).
8-دچار افسردگی میشوند: مطالعات نشان میدهد که کودکان طلاق در معرض خطر افسردگی بالینی قرار دارند. حتی نگران کنندهتر اینکه برخی از کودکان در معرض تهدید یا اقدام به خودکشی قرار دارند. این مسائل میتواند در هر سنی بر کودکان تأثیر بگذارد اما کودکان 11 سال به بالا تمایل بیشتری به انجام این کار دارند. همچنین پسران بیشتر از دختران در معرض فکر کردن به خودکشی هستند. به همین دلیل درخواست کمک از یک روانشناس کودک یا روانشناس نوجوان بسیار مهم است.
9.کارهای خطرناک میکنند: آنها ممکن است کارهایی مثل سو مصرف الکل، مواد مخدر، برقراری رابطه جنسی زودتر از موعد را انجام دهند. مطالعات نشان میدهد که دختران نوجوان، وقتی در خانهای زندگی میکنند که پدر در آن حضور ندارد تمایل به داشتن رابطه جنسی در سن پایین دارند.
10. در روابط عاطفی خود دچار مشکل می شوند: تحقیقات نشان میدهد که وقتی والدین طلاق میگیرند، احتمال اینکه فرزندانشان در آینده در موقعیت مشابهی قرار بگیرند زیاد است؛ چراکه شکاف بین والدین ممکن است نگرش کودک را نسبت به روابط عاطفی به طور کلی تغییر دهد. فرزندان طلاق به روابط بلندمدت و متعهد اشتیاق کمتری دارند. طلاق به بچهها نشان میدهد که جایگزینهای زیادی برای خانواده وجود دارد. فرزندان طلاق ممکن است تمایل بیشتری به زندگی مشترک بدون ازدواج رسمی داشته باشند.
آموزش غیرحضوری تربیت فرزند بعد از طلاق و جدایی، مخصوص والدین، روانشناسان و مراقبان کودکان و نوجوانان
بچهها بیشترین مشکل را در طول یک یا دو سال اول پس از طلاق دارند. بسیاری از بچهها به حال اولیه خود بازگشته و به تغییرات در برنامههای روزانه خود و شرایط زندگیشان عادت میکنند. درصد کمی از کودکان ممکن است پس از طلاق والدین به طور طولانی مدت یا حتی مادام العمر با مشکلات مربوط به جدایی روبرو شوند.
کودک کمتر از 3 سال: کودک 3ساله ممکن است دعوای مادر و پدر را در 2 سالگی به یاد بیاورد و تداعی آن اتفاقات برایش ناراحتکننده باشد اما وقتی کمی بزرگتر شد، ممکن است هیچ خاطرهای از این دعواها نداشته باشد.
آیا این بدان معناست که طلاق تاثیری روی نوزادان و کودکان نوپا ندارد؟ متاسفانه نه. ضربه ناشی از این اتفاق که قبل از رسیدن به سن پیشدبستانی به کودک وارد میشود، قطعاً بر کودک اثری دارد. نوزادان یا کودکان نوپایی که ماهها یا سالها دو والد از آنها مراقبت کرده اند ممکن است با رفتارهای زیر به طلاق واکنش نشان دهند:
وقتی یکی از والدین کنارشان نباشد، آشفته میشود و دیگر نمیشود او را آرام کرد.
نسبت به والدی که با شخص جدیدی در ارتباط است وابستگی بیشتری پیدا می کند یا برعکس کنارشان احساس ناامنی میکند.
مراحل رشدش مختل شده یا به مرحله قبلی پسرفت میکند. (به عنوان مثال، کودک 3 سالهای که یک سال از پستانک استفاده نکرده است ممکن است دوباره از آن استفاده کند)
کودکان پیش دبستانی (3 تا 5 ساله): بین سن 3 تا 5 سالگی، کودکان درک بیشتری از موارد انتزاعی دارند. آنها سوالات زیادی میپرسند و متوجه میشوند که چگونه با دنیای اطراف خود سازگار شوند. این بدان معنا نیست که آنها مفهوم طلاق را درک کردهاند. در حقیقت، آنها احتمالاً به امنیت و ثبات حضور والدین خود به هنگام تجربه احساسات جدید و ناشناخته تکیه میکنند.
اما اگر والدین با هم دعوا کنند، کودکان در این سن به شدت احساس میکنند که دنیای آنها به طرز وحشتناکی متزلزل شده است. این احساس به طور کلی برای والدین هم خوب نیست؛ چراکه ممکن است باعث شود فرزند شما با گریه، ترس و اصرار معصومانه واکنش نشان دهد تا شما دعوا را متوقف کرده و به حالت قبل برگردید.
برخی از کودکان پیش دبستانی فکر می کنند که تقصیر آنهاست که پدر و مادرشان از هم جدا می شوند. آنها ممکن است مشکل بیخوابی یا پرخوابی باشند یا کودک دچار کابوس های شبانه شود. همچنین احساسات زیادی به سراغشان میآید که واقعاً نمیدانند چگونه باید به آنها سر و سامان دهند.
کودکان دبستانی (6 تا 12 ساله): این سن سختترین سن برای کودکان است که بتوانند با طلاق والدین خود کنار بیایند؛ چراکه آنها آنقدر بزرگ شدهاند که روزهای خوب (یا احساسات خوب) را از زمانی که شما یک خانواده متحد بودید به خاطر بیاورند. همچنین آنقدر بزرگ شدهاند که احساسات پیچیدهتری را در مورد تعارض و تقصیر درک میکنند، هر چند نه به طور کامل. آنها ممکن است چنین سوالاتی به ذهنشان برسد:
اگر مرا دوست دارید، چرا نمیتوانید با هم بمانید؟
من چه کار کردم؟
به خاطر اینکه من به حرفهایتان گوش نمیدهم این کار را میکنید؟
قول می دهم بچه خوبی باشم.
آیا بابا و مامان دیگر مرا دوست ندارند؟ به همین دلیل می خواهند بروند؟
این سوالات همگی به ذهن کودک میرسد. آنها میخواهند بدانند چه تقصیری در طلاق والدینشان دارند و بیشتر خودشان را مقصر این اتفاق میبینند تا آنچه که بین دو بزرگسال اتفاق میافتد. این احساسات میتواند منجر به افسردگی کوتاه مدت یا بلند مدت در کودک شما شود و تأثیرات آنچه در این سالها اتفاق می افتد میتواند بر سلامت احساسی آینده کودک تأثیر بگذارد. فرزند شما ممکن است گوشهگیر، منزوی و مضطرب شود.
به جا آوردن وظایف پدر و مادری به خصوص بعد از یک جدایی خصمانه فقط گفتنش آسان است اما برای اینکه فرزندان شما پس از طلاق آسیب کمتری ببیند و تربیت آنها دچار اختلال نشود باید در روابط با همسر سابق خود نکاتی را رعایت کنید:
1. با لحن رسمی با یکدیگر ارتباط برقرار کنید: رابطه با همسر سابق را به عنوان یک همکاری تجاری در نظر بگیرید که در آن، "تجارت" شما رفاه حال فرزندتان است؛ دوستانه، مودبانه و بیطرف. همانطور که با یک همکار صحبت میکنید، یا به او پیام میدهید، با همسر سابق خود هم به همین شکل صحبت کرده یا پیام دهید. آرام باشید و با آرامش با او صحبت کنید.
2. به جای دستور دادن، درخواست کنید: سعی کنید تا آنجا که میتوانید، گفتههایتان را مانند یک درخواست بیان کنید. درخواستهایتان، میتواند با سوالاتی مثل: " آیا مایل هستی که....؟"، " میشه لطفا....؟"، شروع کنید.
3. به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید: برقراری ارتباط با یک شخص بالغ، با گوش دادن شروع میشود. حتی اگر در نهایت با حرفهای همسر سابق تان مخالف باشید، حداقل باید بتوانید به او بگویید که نظرش را متوجه شدهاید. گوش دادن به معنی تایید کردن نیست. پس با اجازه دادن به همسر سابقتان برای بیان ایدهها و نظرهایش چیزی را از دست نخواهید داد.
4. خویشتنداری کنید: یادتان باشد که ارتباط داشتن با همسر سابق در طول دوران کودکی فرزندتان ضروری است. البته گاهی بعداز این دوران نیز لازم است این رابطه ادامه یابد. روی خودتان کار کنید تا نسبت به همسر سابق تان بیش از حد واکنش نشان ندهید. کم کم میتوانید، نسبت به تلاش او برای دست گذاشتن روی نقطه ضعفها و حساسیتهایتان بیاعتنا شوید.
5. به ملاقات یا صحبت مداوم، متعهد باشید: این کار ممکن است اوایل جدایی، دشوار باشد. اما با ارتباط مداوم با همسر سابق، فرزندتان حس میکند که شما و پدرش (مادرش)، در یک طرف با هم متحد هستید.
6. تمرکزتان در مکالمات، باید روی فرزندتان باشد: موضوع اصلی صحبتتان باید، فرزند شما باشد. هرگز اجازه ندهید که بحث و گفتگوهای شما درباره نیازهای هر یک از شما دو نفر باشد، بلکه صحبتهای شما باید همیشه در مورد نیازهای فرزندتان باشد.
7. استرس خود را به سرعت و در لحظه از بین ببرید: حفظ آرامش، هنگام برخورد با همسر سابق که از او لطمه بدی خوردهاید، یا مهارت خاصی در دست گذاشتن روی حساسیتها و نقطه ضعفهای شما دارد، ممکن است غیر ممکن به نظر برسد. اما با تمرین تکنیکهای فوری در تسکین اضطراب، میتوانید یاد بگیرید که وقتی فشار عصبی روی شما زیاد میشود، کنترل خود را حفظ کنید.
8. بهبود رابطه با همسر سابق: اگر بعد از جدایی، واقعا آماده دوباره اعتماد کردن، هستید. صادقانه، تلاش کنید. هنگام پیشرفت در راستای بهبود روابطتان، آنچه برای فرزندتان بهترین است را به خاطر بسپارید.
9. نظر همسر سابق خود را بپرسید: این روش ساده میتواند ارتباطات مثبت میان شما را شروع کند. موضوعی را انتخاب کنید که تعصب خاصی روی آن ندارید، نظر همسر سابق را درباره آن بپرسید و به او نشان دهید که برای نظرش ارزش قائل هستید.
10. معذرت خواهی کنید: اگر از کاری پشیمان شدید، عذرخواهی کنید، حتی اگر این اتفاق خیلی وقت پیش افتاده باشد. عذرخواهی میتواند راهی ساده برای از بین بردن دشمنی از رابطه باشد.
11.کوتاه بیایید: اگر موافقت با نظر همسرتان در موارد کماهمیت باعث کم شدن تنش بین شما میشود، این کار را انجام دهید. به خاطر داشته باشید که همه چیز باید به نفع فرزند شما تمام شود. به علاوه، وقتی شما انعطافپذیری نشان میدهید، همسر شما هم در متقابل نسبت به شما انعطاف بیشتری پیدا میکند.
12. استفاده از مشاوره خانواده: علاوه بر رعایت نکات گفته شده حتما از کمک های یک مشاور خانواده استفاده کنید. یکی از مراکز حرفه ای در این زمینه یـــاســـان است که امکان ارائه خدمات به صورت حضوری و آنلاین را دارد. برای دریافت وقت مشاوره می توانید به سایت یاسان مراجعه کنید. همچنین می توانید در کارگاه تربیت فرزند بعد از طلاق مرکز مشاوره یاسان شرکت کنید.
در فرزندپروری بعد از طلاق، چه همسر سابق خود را دوست داشته باشید و چه نداشته باشید، باید هزاران تصمیم را با همراهی او بگیرید. همکاری و برقراری ارتباط بدون مشاجره و از کوره در رفتن، تصمیمگیری را برای همه آسانتر میکند. اگر سازش، مهربانی و همکاری را به عنوان هدف، در نظر بگیرید. تصمیمات مربوط به تربیت فرزندان به درستی گرفته می شود.
برای کودکان مفید است که در معرض دیدگاههای مختلف قرار بگیرند و یاد بگیرند که انعطاف پذیر باشند اما آنها باید بدانند که در والدین چه انتظاراتی از آنها دارند. دستیابی به توافق و هماهنگی میان والدین، از سردرگمی کودکان، جلوگیری میکند. نکاتی که در ادامه می آید به شما کمک می کند که در این زمینه بهتر عمل کنید:
قانونمند باشید: لازم نیست قوانین بین هر دوی شما کاملا یکسان باشد. اما اگر شما و همسرسابق تان به طور کلی دستور العملهای یکسانی را وضع کنید، فرزند شما مجبور نیست بین دو محیط انضباطی کاملا متفاوت گیر کنند و آنها را در ذهنش مدام سبک و سنگین کند. مسائل مربوط به حل تکالیف در منزل، مقررات مربوط به رفت و آمد، و فعالیتهای ممنوعه باید در منزل هر دوی والد رعایت شود.
نظم داشته باشید: سعی کنید رویه مشابهی برای عواقب زیر پا گذاشتن قوانین خانه در نظر بگیرید. حتی اگر فرزندتان در خانه شما، قانونی را زیر پا نگذاشته باشد. بنابراین اگر فرزند شما در خانه همسر سابق تان، تنبیه شده و دیگر اجازه ندارد، تلویزیون ببیند، این محدودیت در خانه شما هم باید تا پایان زمان تنبیه ادامه یابد. از همین روش، میتوانیم برای پاداش دادن در ازای رفتار خوب نیز استفاده کنیم.
برنامهریزی کنید: تا جایی که میتوانید مقداری هماهنگی در برنامههای فرزندانتان ایجاد کنید. آماده کردن غذا، تکالیف و زمان خواب تا حد زیادی کمک میکند تا فرزندتان در هر دو خانه سازگاری داشته باشد.
در تصمیمات مهم همراه باشید: تصمیمات اصلی باید توسط هر دو شما گرفته شود. صریح، صادق و روراست بودن در مورد موضوعات مهم برای رابطه شما با همسر سابق و رفاه حال فرزندانتان بسیار مهم است. در این زمینه ها حتماً با پدر یا مادر فرزند خود صحبت کنید:
نیازهای پزشکی: حتی اگر یکی از والدین مسئول ارتباط با متخصصان مراقبت های بهداشتی و پزشکی کودک باشد، باید یکدیگر را در جریان مشکلات پزشکی فرزند خود بگذارید.
مسائل مربوط به درس و مدرسه: حتما مدرسه را از تغییر وضعیت زندگی فرزندتان مطلع کنید. پیش از موعد درمورد برنامه های کلاس، فعالیت های فوق برنامه و جلسات با اولیا و مربیان، با همسر سابق صحبت کنید. در رویدادهای مربوط به مدرسه یا مسابقات ورزشی با هم با احترام رفتار کنید.
مسائل مالی: هزینه نگهداری دو خانوار جدا، شما را از نظر مالی تحت فشار قرار میدهد و نمیگذارد مادر و پدری مفید باشید. بودجهای واقع بینانه در نظر بگیرید و تمامی هزینهها را ضبط و ربط کنید. اگر همسر سابق شما فرصت هایی را برای فرزندانتان فراهم میکند که شما نمی توانید آنها را فراهم کنید بخشنده و مهربان باشید.
همانطور که به عنوان پدر و مادر در فرزند پروری بعد از طلاق همکاری میکنید، شما و همسر سابق تان به احتمال زیاد در مورد بعضی مسائل اختلاف نظر خواهید داشت. والدین هنگام اختلاف در تربیت فرزندان باید موارد زیر را در ذهن داشته باشند:
احترام میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد: احترام گذاشتن باید پایه و اساس فرزندپروری بعد از طلاق باشد. احترام گذاشتن شامل مطلع ساختن همسر سابق از رویدادهای مربوط فرزندان مانند وضعیت مدرسه و انعطاف پذیری درباره برنامه روزانه فرزندان است.
به صحبت کردن ادامه دهید: اگر در مورد مسئله مهمی با هم اختلاف نظر دارید باید به ارتباط خود ادامه دهید. هرگز اجازه ندهید فرزندان از اختلاف نظرتان آگاه شوند. اگر هنوز نمیتوانید با همسر سابق خود به تفاهم برسید ممکن است لازم باشد تا با شخص ثالثی، مثل یک واسطه یا مشاور صحبت کنید.
بر سر مسائل کوچک و بی اهمیت دعوا نکنید: اگر در مورد موضوعات مهمی مانند جراحی پزشکی یا انتخاب مدرسه برای فرزندتان اختلاف نظر دارید ، قطعاً بحث را ادامه دهید. اما اگر اختلاف شما بر سر این مسئله است که شما میخواهید فرزندتان ساعت 7 بخوابد و همسرتان میگوید 8، بیخیال این موضوع شوید و انرژیتان را صرف مسائل مهمتری کنید.
مدارا (سازش) کنید: شما باید به تعداد دفعاتی که همسر سابق تان نظرش را به خاطر شما عوض میکند، شما نیز نظرات او بپذیرید. در واقع سازش به هر دوی شما این فرصت را میدهد که برنده شوید و باعث انعطاف پذیری بیشتر هر دوی شما در آینده میشود.
جابه جایی برای فرزندان طلاق از یک خانه به خانه دیگر، چه هر چند روز یک بار اتفاق بیفتد یا فقط آخر هفتههامیتواند برای بچه ها زمان بسیار سختی باشد؛ چراکه دیدار با یکی از والدین به معنی جدایی از دیگری است. البته که جابه جایی اجتناب ناپذیر است اما کارهای زیادی وجود دارند که به کمک آنها میتوانید این کار را برای فرزندانتان آسان کنید.
وقتی فرزندتان خانه شما را ترک میکند:در حالی که فرزندتان آماده میشود تا خانه شما را برای رفتن به خانه پدر یا مادرش ترک کند، سعی کنید مثبت باشید و او را به موقع تحویل دهید.
به کودکتان کمک کنید تا انتظار تغییرات را داشته باشند: از چند روز قبل به او یادآوری کنید که مثلا دو روز دیگر به خانه پدر یا مادرش خواهد رفت.
وسایلشان را از قبل جمع آوری کنید: متناسب با سن فرزندتان به او کمک کنید تا قبل از رفتن وسایلش را جمع کند، در این صورت هیچ چیز را فراموش نمی کند و کودک مضطرب نمیشود.
از بعضی وسایل شخصی دوتا برای کودک تهیه کنید: برای اینکه جمع کردن وسایل برای بچهها راحت تر باشد، لوازم ضروری مثل مسواک، برس مو و لباس خواب را برای هر دو خانه تهیه کنید.
همیشه فرزندتان را برسانید (تحویل دهید) و هیچوقت خودتان دنبالش نروید: فرزندتان را به خانه پدر یا مادرش برسانید اما برای زمان برگشت شما به دنبال او نروید. بهتر است همسر سابق تان فرزندتان را به خانه شما بیاورد.
وقتی فرزندتان به خانه شما برمیگردد: در ابتدا ممکن است بازگشت فرزندتان به خانه شما، سخت و اذیت کننده باشد. برای کمک به کودک در سازگاری میتوانید:
خود دار باشید: وقتی کودک به خانه شما وارد میشود، سعی کنید کمتر با هم وقت بگذرانید، کتاب بخوانید یا فعالیت بی سر و صدای دیگری انجام دهید.
کودک را تنها بگذارید: به دلیل تاثیر طلاق بر کودکان، آنها اغلب به اندکی زمان نیاز دارند تا خودشان را با شرایط وفق دهند. اگر به نظر میرسد نیاز دارند که تنها باشند کار دیگری را در نزدیکی آنها، انجام دهید. کم کم اوضاع به حالت عادی برمیگردد.
روال خاصی داشته باشید: هر بار که فرزندتان برمیگردد با او بازی کنید یا غذای مورد علاقهاش را برایش درست کنید. بچه ها از روال همیشگی لذت میبرند. اگر آنها دقیقا بدانند که بعد از برگشتن به خانه چه چیزی در انتظارشان است، جابجایی برایشان سادهتر میشود.
معمولاً کودکان طلاق که تحت حضانت مشترک هستند گاهی یکی از والدین را کنار میگذارند تا کنار دیگری بمانند. در ادامه راهکارهایی برای هنگامی که فرزند شما تمایلی به دیدن شما ندارد ارائه شده است:
علت را پیدا کنید: این مشکل ممکن است به سادگی، با توجه بیشتر به فرزندتان، تغییر در نظم و انضباط، یا خریدن اسباب بازی و سرگرمیهای بیشتر برای او حل شود. یا ممکن است دلیل عاطفی مثل سو تفاهم یا اختلاف داشته باشد. با کودک خود در این باره که چرا نمیخواهد شما را ببیند صحبت کنید.
خودتان را با شرایط وفق دهید: چه دلیل دوری فرزندتان را فهمیده باشید و چه نه، تلاش کنید تا فضا و زمان لازم را در اختیار فرزندتان قرار دهید. ممکن است دلیلش اصلا ربطی به شما نداشته باشد. خوش بین باشید. بیشتر این دوریها موقتی است.
با همسر سابق خود صحبت کنید: صحبتی دوستانه و صمیمی با همسر سابق، شاید چالش برانگیز و احساسی باشد اما به شما کمک می کند بفهمید مشکل از کجاست. وقتی درباره این موضوع حساس بحث میکنید، سعی کنید دلسوزانه رفتار کنید.
مشاوره با روانشناس کودک: اگر هنگام جا به جایی بین دو خانه همچنان با کودک تان مشکل داشتید می توانید از کمک یک روانشناس کودک استفاده کنید.
شیوه دریافت وقت مشاوره
لطفا برای دریافت وقت مشاوره از روانشناسان مرکز مشاوره یاسان از ساعت 9 تا 19 با دو شماره 02126722420 یا 02126722417 تماس بگیرید يا از طریق واتساپ به شماره 09120499760 پیام دهید. راحت ترين مسير براي فارسی زبانان خارج از کشور ارسال پيام از طریق واتساپ به شماره 09935968010 است.
1. با لحن رسمی با یکدیگر ارتباط برقرار کنید: رابطه با همسر سابق را به عنوان یک همکاری تجاری در نظر بگیرید که در آن، "تجارت" شما رفاه حال فرزندتان است؛ دوستانه، مودبانه و بیطرف. همانطور که با یک همکار صحبت میکنید، یا به او پیام میدهید، با همسر سابق خود هم به همین شکل صحبت کرده یا پیام دهید. آرام باشید و با آرامش با او صحبت کنید.
2. به جای دستور دادن، درخواست کنید: سعی کنید تا آنجا که میتوانید، گفتههایتان را مانند یک درخواست بیان کنید. درخواستهایتان، میتواند با سوالاتی مثل: " آیا مایل هستی که....؟"، " میشه لطفا....؟"، شروع کنید.
3. به صحبتهای طرف مقابل گوش دهید: برقراری ارتباط با یک شخص بالغ، با گوش دادن شروع میشود. حتی اگر در نهایت با حرفهای همسر سابق تان مخالف باشید، حداقل باید بتوانید به او بگویید که نظرش را متوجه شدهاید. گوش دادن به معنی تایید کردن نیست. پس با اجازه دادن به همسر سابقتان برای بیان ایدهها و نظرهایش چیزی را از دست نخواهید داد.
4. خویشتنداری کنید: یادتان باشد که ارتباط داشتن با همسر سابق در طول دوران کودکی فرزندتان ضروری است. البته گاهی بعداز این دوران نیز لازم است این رابطه ادامه یابد. روی خودتان کار کنید تا نسبت به همسر سابق تان بیش از حد واکنش نشان ندهید. کم کم میتوانید، نسبت به تلاش او برای دست گذاشتن روی نقطه ضعفها و حساسیتهایتان بیاعتنا شوید.
5. به ملاقات یا صحبت مداوم، متعهد باشید: این کار ممکن است اوایل جدایی، دشوار باشد. اما با ارتباط مداوم با همسر سابق، فرزندتان حس میکند که شما و پدرش (مادرش)، در یک طرف با هم متحد هستید.
6. سایر موارد را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
قانونمند باشید: لازم نیست قوانین بین هر دوی شما کاملا یکسان باشد. اما اگر شما و همسرسابق تان به طور کلی دستور العملهای یکسانی را وضع کنید، فرزند شما مجبور نیست بین دو محیط انضباطی کاملا متفاوت گیر کنند و آنها را در ذهنش مدام سبک و سنگین کند. مسائل مربوط به حل تکالیف در منزل، مقررات مربوط به رفت و آمد، و فعالیتهای ممنوعه باید در منزل هر دوی والد رعایت شود.
نظم داشته باشید: سعی کنید رویه مشابهی برای عواقب زیر پا گذاشتن قوانین خانه در نظر بگیرید. حتی اگر فرزندتان در خانه شما، قانونی را زیر پا نگذاشته باشد. بنابراین اگر فرزند شما در خانه همسر سابق تان، تنبیه شده و دیگر اجازه ندارد، تلویزیون ببیند، این محدودیت در خانه شما هم باید تا پایان زمان تنبیه ادامه یابد. از همین روش، میتوانیم برای پاداش دادن در ازای رفتار خوب نیز استفاده کنیم.
برنامهریزی کنید: تا جایی که میتوانید مقداری هماهنگی در برنامههای فرزندانتان ایجاد کنید. آماده کردن غذا، تکالیف و زمان خواب تا حد زیادی کمک میکند تا فرزندتان در هر دو خانه سازگاری داشته باشد.
در تصمیمات مهم همراه باشید: تصمیمات اصلی باید توسط هر دو شما گرفته شود. صریح، صادق و روراست بودن در مورد موضوعات مهم برای رابطه شما با همسر سابق و رفاه حال فرزندانتان بسیار مهم است.
توضیحات تکمیلی را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
همانطور که به عنوان پدر و مادر در فرزند پروری بعد از طلاق همکاری میکنید، شما و همسر سابق تان به احتمال زیاد در مورد بعضی مسائل اختلاف نظر خواهید داشت. والدین هنگام اختلاف در تربیت فرزندان باید موارد زیر را در ذهن داشته باشند:
احترام میتواند تاثیر بسزایی داشته باشد: احترام گذاشتن باید پایه و اساس فرزندپروری بعد از طلاق باشد. احترام گذاشتن شامل مطلع ساختن همسر سابق از رویدادهای مربوط فرزندان مانند وضعیت مدرسه و انعطاف پذیری درباره برنامه روزانه فرزندان است.
به صحبت کردن ادامه دهید: اگر در مورد مسئله مهمی با هم اختلاف نظر دارید باید به ارتباط خود ادامه دهید. هرگز اجازه ندهید فرزندان از اختلاف نظرتان آگاه شوند. اگر هنوز نمیتوانید با همسر سابق خود به تفاهم برسید ممکن است لازم باشد تا با شخص ثالثی، مثل یک واسطه یا مشاور صحبت کنید.
موارد تکمیلی را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
به کودکتان کمک کنید تا انتظار تغییرات را داشته باشند: از چند روز قبل به او یادآوری کنید که مثلا دو روز دیگر به خانه پدر یا مادرش خواهد رفت.
وسایلشان را از قبل جمع آوری کنید: متناسب با سن فرزندتان به او کمک کنید تا قبل از رفتن وسایلش را جمع کند، در این صورت هیچ چیز را فراموش نمی کند و کودک مضطرب نمیشود.
از بعضی وسایل شخصی دوتا برای کودک تهیه کنید: برای اینکه جمع کردن وسایل برای بچهها راحت تر باشد، لوازم ضروری مثل مسواک، برس مو و لباس خواب را برای هر دو خانه تهیه کنید.
همیشه فرزندتان را برسانید (تحویل دهید) و هیچوقت خودتان دنبالش نروید: فرزندتان را به خانه پدر یا مادرش برسانید اما برای زمان برگشت شما به دنبال او نروید. بهتر است همسر سابق تان فرزندتان را به خانه شما بیاورد.
ادامه مطلب را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
علت را پیدا کنید: این مشکل ممکن است به سادگی، با توجه بیشتر به فرزندتان، تغییر در نظم و انضباط، یا خریدن اسباب بازی و سرگرمیهای بیشتر برای او حل شود. یا ممکن است دلیل عاطفی مثل سو تفاهم یا اختلاف داشته باشد. با کودک خود در این باره که چرا نمیخواهد شما را ببیند صحبت کنید.
خودتان را با شرایط وفق دهید: چه دلیل دوری فرزندتان را فهمیده باشید و چه نه، تلاش کنید تا فضا و زمان لازم را در اختیار فرزندتان قرار دهید. ممکن است دلیلش اصلا ربطی به شما نداشته باشد. خوش بین باشید. بیشتر این دوریها موقتی است.
با همسر سابق خود صحبت کنید: صحبتی دوستانه و صمیمی با همسر سابق، شاید چالش برانگیز و احساسی باشد اما به شما کمک می کند بفهمید مشکل از کجاست. وقتی درباره این موضوع حساس بحث میکنید، سعی کنید دلسوزانه رفتار کنید.
توضیحات تکمیلی را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
1. عصبانی میشوند: کودکان ممکن است از طلاق والدینشان عصبانی شوند که البته این عصبانیت منطقی است؛ چراکه دنیای آنها کاملاً در حال تغییر است و آنها توان چندانی برای متوقف کردن این تغییرات ندارند.
2. از لحاظ اجتماعی منزوی میشوند: همچنین ممکن است متوجه شوید که کودک اجتماعی و برونگرای شما شما بسیار خجالتی یا مضطرب شده است. آنها در چنین وضعیتی به چیزهای زیادی فکر و احساسات مختلفی را تجربه میکنند.
3. افت تحصیلی پیدا میکنند: از نظر تحصیلی، کودکانی که والدینشان در حال طلاق هستند، ممکن است نمراتشان افت کند و در مقایسه با همسن و سالان خود، نرخ ترک تحصیل بالاتری دارند.
4. سایر تاثیر مخرب طلاق بر کودکان را به همراه راهکار در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
بچهها بیشترین مشکل را در طول یک یا دو سال اول پس از طلاق دارند. بسیاری از بچهها به حال اولیه خود بازگشته و به تغییرات در برنامههای روزانه خود و شرایط زندگیشان عادت میکنند. درصد کمی از کودکان ممکن است پس از طلاق والدین به طور طولانی مدت یا حتی مادام العمر با مشکلات مربوط به جدایی روبرو شوند. توضیحات تکمیلی را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
کودک کمتر از 3 سال: کودک 3ساله ممکن است دعوای مادر و پدر را در 2 سالگی به یاد بیاورد و تداعی آن اتفاقات برایش ناراحتکننده باشد اما وقتی کمی بزرگتر شد، ممکن است هیچ خاطرهای از این دعواها نداشته باشد.
نظرات کاربران