والدگری مسئولیت بزرگی است و شما را در معرض احساسات مختلف قرار میدهد، یک لحظه خوشحالید یه لحظه کلافه، صبح سرشار از انرژی از خواب بیدار میشوید و یک ساعت بعد خسته و عصبی. بچهها حجم زیادی از احساسات را وارد زندگی شما میکنند، اینکه چطور این احساسات را مدیریت کنید، کیفیت رابطه بلندمدت شما و فرزندتان را تعریف میکند.
پس اگر سردرگم هستید و نمی دانید چه کار کنید، یادتان باشد که اشتباه کردن یک امر طبیعی است اما برخی افراد اشتباه خود را جبران نمیکنند. شجاعت زیادی لازم است تا قبول کنید اشتباه کردهاید به خصوص وقتی پای فرزندتان در میان باشد.
شروع یک رابطه جدید و سالم با بچهها کار سختی است اما این هم از مواهب پدر و مادر بودن است. بچهها این فرصت دوباره را به شما میدهند که خودتان را بازیابی کنید و به عنوان یک فرد مهارتهای تازهای یاد بگیرید. اینکه شما همراه با فرزندتان رشد کنید، نه فقط از شما یک پدر یا مادر بهتر میسازد بلکه شما را تبدیل به یک انسان بهتر هم میکند. حالا بیایید با هم ده اشتباه والدین را با شمارش معکوس مرور کنیم:
10. حمایت بیش از حد: پدر مادرهایی با این خصوصیت، افراد سختکوش و توانمندی هستند، بچههایشان را دوست دارند و به دنبال موفقیت آنها هستند. مشکل اینجاست که بیش از حد به فرزندانشان توجه میکنند. در نتیجه بچهها همیشه به والدینشان وابسته میمانند و به سختی میتوانند روی پاهای خودشان بایستند و کارهایشان را انجام دهند.
این بچهها از پس مدیریت کارها برنمیآیند، انگیزهای هم برای انجام دادن کاری ندارند و با اینکه بچههای مستعد و باهوشی هستند، از لحاظ احساسی ناتوانند.
به جای حمایت بیش از حد، به فرزندتان کمک کنید متکی به خود و مستقل باشد. هر قدر فرزندتان بتواند بدون سایه حضور شما از پس کارهایش برآید، در زندگی شخصی، عاطفی و اجتماعیش هم موفقتر میشود. برای آگاهی بیشتر مقاله سبک فرزندپروری شما چه تاثیری بر شخصیت کودک دارد؟ را مطالعه کنید.
9. تربیت فرزند متوقع: هر کاری که والدین انجام میدهند با نیت خیر و کمک به فرزندشان است اما تربیت فرزند متوقع یکی از اشتباهاتی است که اغلب والدین انجام میدهد.وقتی والدین هر نیاز کودک را خیلی سریع برآورده میکنند، کودک در روابطش با دیگران هم دچار اشتباه میشود و انتظار دارد همه در خدمت برآورده کردن نیازهای او باشند.
این بچهها از تلاش کردن و به چالش کشیده شدن گریزانند و به لحاظ عاطفی هم بین دو حس عزت نفس پایین و خود مهم بینی در تناقض هستند.برای اینکه در این تله تربیتی قرار نگیرید، فرزندتان را تشویق کنید که خودش دستاوردهایی داشته باشد و قدرت این کار را به او بدهید. برای آگاهی بیشتر مقاله چطور عزت نفس فرزندم را افزایش دهم؟ را مطالعه کنید.
8. الگوی بد: به عنوان یک پدر یا مادر، اولین وظیفه شما این است که الگوی خوبی برای فرزندتان باشید. هنوز هم پدر و مادرهایی زیادی هستند که با رفتارهای منفی خودشان، الگوی بدی برای بچههایشان هستند.
والدینی که زود عصبانی میشوند، دیگران را مقصر میدانند، دروغ میگویند یا نقش قربانی را بازی میکنند به طور ناخودآگاه به فرزندانشان یاد میدهند که آنها هم همین رفتارها را داشته باشند.
مقصر دانستن و تنبیه کودک برای رفتارها و عادتهای بدی که از شما یاد گرفته درست مثل این است که تصویرتان در آینه را مقصر بدانید پس جوری رفتار کنید که از فرزندتان انتظار دارید. برای آگاهی بیشتر مقاله کتک زدن کودک موجب ایجاد 12 اختلال شخصیتی میشود! را مطالعه کنید.
7. زورگویی: والدین زورگو میخواهند همه چیز را کنترل کنند. آنها به جای این که بچههایشان را درک کنند، سعی میکنند با دستور دادن، خشونت کلامی و حتی خشونت فیزیکی فرزندشان را وادار به انجام کار کنند.
این والدین تلاش میکنند با زور بچهها را آن طور که میخواهند تربیت کنند و اجازه نمیدهند بچهها خودشان دنیا را کشف و تجربه کنند. متاسفانه فرزندان والدین زورگو عزت نفس پایینی دارند و دچار اضطراب هستند، آنها نمیتوانند به دیگران اعتماد کنند یا با کسی صمیمی شوند.
6. نداشتن ثبات: والدینی که ثبات ندارند، دائما در حال تغییر نظر خود هستند و در تصمیمگیری و همچنین هدایت مقتدرانه کودک مشکل دارند. برای آگاهی بیشتر مقاله آیا میدانید کدام رفتار فرزندتان ناشی از اضطراب و استرس است؟ را مطالعه کنید.
معمولاً کودکان این والدین با مشکلات عاطفی تربیت میشوند. چنین بچههایی هویت ضعیف و شخصیت بیثباتی دارند. پدر و مادرها نمیتوانند همیشه و در همه تصمیماتشان ثبات داشته باشند اما فرزندپروری با ثبات امری دستیافتنی و امکانپذیر است.
5. انتقاد و مقایسه: هیچ کس از انتقاد مداوم و مقایسه شدن خوشش نمیآید. اما خیلی از پدر و مادرها دائم در حال انتقاد از بچهها و مقایسه کردن بچهها با دیگران هستند. این کار عزت نفس فرزندان را نابود میکند و به تصوری که از خودش دارد آسیب میزند.
بچههایی که در فضای انتقادآمیز بزرگ میشوند، خودشان را شکستخورده میبینند و نمیتوانند از نقاط قوتی که دارند استفاده کنند؛ چرا که هیچ وقت به ویژگیهای مثبتشان فکر نکردهاند و این نتیجه مستقیم تربیت والدین منفینگر است.
فقط یک لحظه طول میکشد تا با انتقاد و مقایسه به فرزندتان آسیب برسانید اما برای آنها یک عمر طول میکشد تا این اثر را خنثی کنند.
4. ساختار، محدودیتها و مرزهای ضعیف: اگر میخواهید پدر و مادر خوبی باشید باید ساختارها، محدودیتها و مرزهای متعادلی داشته باشید. اما ساختارها، محدودیتها و مرزها دقیقا چه چیزهایی هستند؟
ساختار به معنای برنامه و روتین باثبات؛ محدودیت یعنی جلوگیری از رفتارهای آسیبزننده و پرخطر و مرز به معنی ارزش قائل شدن و احترام به فضای فیزیکی و عاطفی بین افراد است.
بعضی والدین خیلی سختگیر هستند و بعضی هم ساختارها و مرزهای کافی درنظر نمیگیرند. سعی کنید به تعادل مناسبی در این زمینه برسید تا بچهها برای روابط اجتماعی، شغل و دنیای بیرون از خانه آماده شوند. برای آگاهی بیشتر فیلم آموزش قوانین به کودک را ببینید.
3. بیتوجهی: هیچ پدر مادری نمیخواهد به فرزندش بیتوجهی کند اما خیلی از آنها این کار را انجام میدهند. غرق شدن در کار، محول کردن وظایف پدر و مادری به بچههای بزرگتر یا مادربزرگ، فراموش کردن رویدادهای مهم زندگی کودک یا بدتر از همه، شنونده خوبی نبودن نمونههای مختلف بیتوجهی به کودک هستند که روی رشد شناختی و عاطفی کودک تاثیر منفی میگذارد.
بچههایی که والدین بیتوجه دارند از مشکلات خلقی و رفتاری رنج میبرند. کار سادهای مثل گوش دادن به حرفهای کودک اثر التیامبخشی بر کودک دارد. وقتی بچهها احساس کنند والدینشان آنها را درک میکنند، برای جلب توجه آنها رفتارهای منفی و آسیبزا انجام نمیدهند.
وقت کیفی برای فرزندتان بگذارید و او را درک کنید، این کار هزینهای برای شما ندارد در عوض باعث میشود در آینده هزینههای سنگینی برای درمان صرف نکنید. برای آگاهی بیشتر مقاله 6 زمان طلایی برای ارتباط با کودک را مطالعه کنید.
2. بیتوجهی به اختلالات یادگیری: خیلی از مشکلات تحصیلی و رفتاری بچه ها نتیجه مستقیم اختلالات یادگیری هستند. بسیاری از والدین صبور نیستند و خیلی سریع به فرزندشان برچسب تنبلی، بیانگیزگی و کندذهنی می زنند.
آنها توجه نمیکنند که عامل اصلی مشکلات کودکشان، اختلالات یادگیری است. حتی بچههای خیلی باهوش هم ممکن است در سرعت پردازش اطلاعات، کارکردهای مغز و حافظه بهرهوری پایینی داشته باشند.
بیشتر این مشکلات پیچیده معمولاً تا قبل از دورههای میانی مدرسه خود را نشان نمیدهند ولی یادگیری را با مشکل مواجه میکنند. برای آگاهی بیشتر مقاله علائم اختلال یادگیری در کودکان را مطالعه کنید.
1. ارزش ندادن به احساسات: وقتی کودکتان احساساتش را با شما در میان میگذارد، آنها انکار نکنید، سرزنش نکنید، نصیحت نکنید، سخنرانی هم نکنید. یادتان باشد، بچهها با گفتن احساسشان به شما در واقع دارند ریسک میکنند، بنابراین حساس و هشیار بودن شما خیلی مهم است.
بچهها دوست دارند شما آنها را درک کنید و برای احساسشان ارزش قائل باشید. خیلی از رفتارهای مقابلهای، مشکلات خلقی و حتی بیشفعالی در بچههایی که والدینشان به احساسات کودک بیتوجه هستند دیده میشود. برای آگاهی بیشتر مقاله آیا فرزندم بیش فعال است؟ علائم + درمان را مطالعه کنید.
دکتر کریستین کانتی، در این ویدئوی آموزشی توضیح می دهد که چگونه می توانید با استفاده از ده تکنیک تربیتی موثر، فرزندانتان را به بهترین نحو تربیت کنید.
با وجود بهترین تلاش های والدین برای شناخت کودک و نوجوان خود، برخی اوقات به نظر می رسد مشکلات فرزندان برای آنها غافلگیر کننده است. در مواجهه با مشکلات رفتاری و هیجانی (مانند رفتارهای پرخطر غیر قابل کنترل) باید حتماً از روانشناس متخصص کودک و نوجوان کمک بگیرید. برای رزرو وقت مشاوره و ارزیابی کلیک کنید.
همچنین می توانید مهارت های فرزندپروری خود را با خواندن کتاب های روانشناسی در زمینه کودک و نـوجوان یا حضور در کـارگـاه های فرزندپروری ارتقا دهید.
شیوه دریافت وقت مشاوره
لطفا برای دریافت وقت مشاوره از روانشناسان مرکز مشاوره یاسان از ساعت 9 تا 19 با دو شماره 02126722420 یا 02126722417 تماس بگیرید يا از طریق واتساپ به شماره 09120499760 پیام دهید. راحت ترين مسير براي فارسی زبانان خارج از کشور ارسال پيام از طریق واتساپ به شماره 09935968010 است.
حمایت بیش از حد: پدر مادرهایی با این خصوصیت، افراد سختکوش و توانمندی هستند، بچههایشان را دوست دارند و به دنبال موفقیت آنها هستند. مشکل اینجاست که بیش از حد به فرزندانشان توجه میکنند. در نتیجه بچهها همیشه به والدینشان وابسته میمانند و به سختی میتوانند روی پاهای خودشان بایستند و کارهایشان را انجام دهند. تربیت فرزند متوقع: هر کاری که والدین انجام میدهند با نیت خیر و کمک به فرزندشان است اما تربیت فرزند متوقع یکی از اشتباهاتی است که اغلب والدین انجام میدهد.وقتی والدین هر نیاز کودک را خیلی سریع برآورده میکنند، کودک در روابطش با دیگران هم دچار اشتباه میشود و انتظار دارد همه در خدمت برآورده کردن نیازهای او باشند. 8 اشتباه دیگر و توضیحات تکمیلی را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
نظرات کاربران
سلام. یه سوال. تا زمانی که بچه تو محیط خونه هستش ما بهش احترام میگذاریم و براش حق انتخاب قائل هستیم،اجازه میدیم حرفش رو بزنه و منطقی جواب میدیم بهش، دروغ نمیگیم و ..... حالا اگر همین بچه وارد محیط مدرسه یا اجتماع بشه یا در جمع های خانوادگی،واسه حق انتخابش ارزشی قائل نشن و تندوتند حرفش رو قطع کنن و حرفهای دروغ بهش(حرفهای به اصطلاح الکی) بگن،و ... این رفتار ها قطعا رو بچه تاثیرگذاره و بچه تاثیر میگیره، ما چه بکنیم تا تربیت استاندارد ما قربانی انواع و اقسام تربیت های بیرونی نشه؟؟؟
پاسخ به نظر کاربر
مرکز مشاوره یاسان
سلام دوست عزیز! از سنین ۶ سالگی به بعد عملاً فرآیند اجتماعی شدن فرزند شما آغاز می گردد و او باواقعیتهای اجتماعی که در آن قرار است رشد کند آشنا خواهد شد شما به عنوان والد فقط می توانید ارزشها و باورها و چارچوبهای خانوادگی خود را در قالب مرزبندی های خانوادگی حفظ کنید و در وضع این قوانین اختیار عمل دارید.در کنار فرزندتان باشید و ارزشهای خانوادگی خود و اولویتهایتان را بازگو کنید ما مشخص نمی کنیم کودکمان در آینده چگونه زندگی کند ما بستر را به سهم خود برای او فراهم می کنیم که بهترین انتخابها را در زندگی بگیرد.
پاسخ به نظر کاربر