در دنیای خدمات سلامت روان از عناوین حرفهای زیادی استفاده میشود که مشابه به نظر میرسند و حتی گاه ممکن است برای خود متخصصان بهداشت روان گیجکننده باشند. در این مقاله مرکز مشاوره یاسان وجه تفاوتهای چند دسته از این خدمات با یکدیگر را به طور اجمالی بررسی کرده است تا شناخت بیشتری از ماهیت هر کدام برای شما حاصل شود.
گرچه صاحبان هر دو این مشاغل در بخش سلامت روان مشغول به فعالیت هستند، ولی تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارند. روانپزشک، پزشک عمومی است که دو سال در حوزه سلامت روان آموزش تخصصی دیده است. روانپزشکان بر درمان پزشکی اختلالات روانی متمرکز هستند که عمدتا ً از طریق مصرف دارو انجام میشود.
ملاقات بیمار با روانپزشک معمولا ً شامل یک جلسه کوتاهمدت (اغلب ۱۵ دقیقه) است و بر روی اطمینان از این که بیماران، داروهای مناسب را در دوزهای مناسب، برای رسیدن به اثرات مطلوب خود مصرف میکنند، تمرکز میکند. تعداد بسيار کمي از روان پزشکان، رواندرمانی نیز انجام میدهند اما اکثر آنها مراجعانی را که نیازمند خدماتی به جز یا علاوه بر دارودرمانی باشند، به یک رواندرمانگر ارجاع میدهند.
در مقایسه با روانپزشکان، رواندرمانگران به طور خاص در درمان و ارزیابی اختلالات روانی آموزش میبینند و معمولا ً نمیتوانند دارو تجویز کنند. البته تعدادی از کشورها وجود دارند که در آنها رواندرمانگران با آموزش پزشکی اضافی میتوانند صلاحیت تجویز محدود دارو را نیز کسب کنند.
رواندرمانگران اغلب در جلسات هفتگی ۴۵ تا 50 دقیقهای مراجعان خود را میبینند. تمرکز این جلسات بر آموزش و تقویت مراجعان در خصوص مهارتهای مقابله با چالشهای زندگی، درمان آسیبهای روانی و تلاش برای شناسایی و رفع هر گونه علائم یا نگرانیهای خاص دیگری است که ممکن است مراجعان با خود به اتاق درمان بیاورند. روانشناسان همچنین برای دادگاهها و سیستمهای قضایی، سلامت روان اشخاص معینی را ارزيابي ميکنند.
امروزه تفاوت زیادی بین رواندرمانگر و مشاور وجود ندارد و برای اشاره به یک متخصص بهداشت روان که در زمينه درمان گفتگو - محور آموزش دیده و میتواند دامنه کامل اختلالات روانی و عاطفی را ارزیابی، شناسایی و درمان کند، میتوان از هر دوی این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده کرد.
با این حال، براي آشنايي تخصصي با ماهیت هر یک از این خدمات و تفاوتهای آنها توضیح زیر به شما کمک خواهد کرد:
روان درمانگر کسی است که آموزشی حول چگونگی استفاده از تکنیکهای رواندرمانی برای درمان بیماریهای روانی دیده و از نظریات و دیدگاههای روانشناختی بسیاری در کارش استفاده میکند. رواندرمانی در واقع همان حوزه کار عملی و درمانیای است که از علم روانشناسی (علم مطالعه ذهن و روان) نشأت میگیرد.در مقابل، مشاور، در زمینه استفاده از فنون و تکنیکهای مشاوره آموزش دیده است.
مشاوره، اغلب یک درمان کوتاهمدت است که یک اختلال روانی خاص یا یک مسئله مشکلزای مشخص را هدف قرار میدهد، در حالی که رواندرمانی پروسهای بلندمدتتر است که قصد دارد بینشی عمیقتر و جامعتر از مشکلات زندگی و اختلالات روانی مراجع کسب کند و به ارائه درمانی فراگیرتر نیز بینجامد.
همپوشانی این حوزهها و شباهتهايشان بسیار بیشتر از تفاوتهايشان است و این تفاوتها نیز لزوماً در دنیای واقعی و در کار همه مشاوران و رواندرمانگران خود را نشان نمیدهد.
یکی از سوء برداشتهای رایج درباره کوچینگ زندگی این است که آن را همان رواندرمانی با جامه مبدل تصور کنيم یا حتی بدتر، آن را نوعي رواندرمانی بدانیم که از جانب فردی فاقد صلاحیت کار رواندرمانی و مشاوره ارائه ميشود!
حقیقت این است که کوچینگ زندگی سرویسی منحصربفرد و معتبر است، که در عین داشتن شباهتهایی با رواندرمانی و مشاوره، تفاوتهایی نیز با این دسته از خدمات دارد. بسیاری از رواندرمانگران و مشاوران، خدمات کوچینگ نیز ارائه میدهند و بسیاری از کوچها نیز خدماتی را تبلیغ میکنند که بسیار شبیه رواندرمانی و مشاوره است. با این حال، حوزه کوچینگ از چند جهت با رواندرمانی و مشاوره متفاوت است:
1. وظایف اساسی: مهمترین تفاوت این حرفهها در نوع فعاليت آنها است. یکی از وظایف عمده رواندرمانگران و مشاوران، ارزیابی، تشخیص و درمان بیماریهای روانی است. به این ترتیب، آنها اغلب بر روی شناسایی و کاهش علائمی که باعث رنج فرد یا اطرافیان وی میشود و عملکرد وی را مختل میکند، تمرکز میکنند.
گرچه در برخی از انواع رواندرمانی، مشکلات فعلی و آینده مراجع مرکز توجه درمان است، ولی در مجموع، در روان درمانی و مشاوره در مقایسه با کوچینگ، توجه ویژهای به تاریخچه مراجع و تجربیات گذشته وی میشود. در مقابل، کوچها، با تمرکز بر حال و آینده مراجع، به او کمک میکنند به اهدافی معین دست یابد و به اندازه رواندرمانگران و مشاوران، به گذشته مراجع ورود نمیکنند.
از آنجا که کوچ صلاحیت درمان اختلالات روانی را ندارد، کار وی شامل شناسایی و کاهش علائم بیماریهای اعصاب و روان نمیشود. کوچها بیشتر بر توانمندیها و مهارتها و نقاط قوت بالقوه یا بالفعل مراجعان متمرکز هستند. بنابراین، اغلب آنها ماهیت کار خود را مثبتنگرانهتر از رواندرمانی و مشاوره توصیف میکنند.
البته باز هم بین این تخصصها همپوشانی وجود دارد؛ چرا که بسیاری از رواندرمانگران نیز توجه خود را بر روی نقاط قوت و توانمندیهای مراجع متمرکز میکنند و به این ترتیب رویکردی مثبتنگر در پیش میگیرند. از طرف دیگر، بسیاری از کوچها نیز بر مشکلاتی که در مسیر رسیدن مراجعان به اهدافشان قرار دارد، متمرکز میشوند و به مراجعان کمک میکنند این مسائل را کاهش داده و یا حل کنند و بدین ترتیب، رویکردشان چندان مثبتنگرانه تلقی نخواهد شد.
2. مقررات: قوانین و مقررات کشورهای مختلف، در خصوص رواندرمانی و مشاوره سختگیریهای بیشتری دارد. رواندرمانگران و مشاوران باید دارای مجوز باشند و یا تحت نظارت کار کنند. مجوز گرفتن برای ارائه این خدمات نیز نیازمند مدرک تحصیلات تکمیلی همراه با تجربهای قابلتوجه است. مراجعانی که چنین حس کنند که رواندرمانگر و مشاور آنها غیرحرفهای رفتار میکند، میتوانند به سازمان نظام روانشناسی شکایت کنند تا عملکرد رواندرمانگر یا مشاور آنها مورد بررسی قرار گیرد.
کوچینگ گرچه یک زمینه قانونی با پایه تحقیقاتی رو به رشد و دارای کدهای اخلاقی مشخص است، ولی در مجموع سختگیریهای کمتری در این حوزه وجود دارد. برای مثال، فردی با تحصیلات کارشناسی روانشناسی و یا حتی با تحصیلات دانشگاهی غیرروانشناسی ( و با گذراندن دورههای آموزش کوچینگ) قادر به ارائه خدمات کوچینگ است. البته قصور در ارائه خدمات و اقدامات غیرحرفهای کوچ نیز از طریق مراجع ذیصلاح، برای مثال، فدراسیون بینالمللی کوچینگ قابل پیگیری و کنترل است.
3. شرایط دسترسی مراجعان به خدمات: ارائه خدمات کوچینگ باعث این شده است که در مجموع مراجعان بیشتری به سمت استفاده از خدمات سلامت روان جذب شوند. برخی از اشخاص تمایلی به استفاده از رواندرمانگر و مشاور ندارند، اما مایل به داشتن کوچ هستند. از طرف دیگر، به علت سختگیری کمتری که در حوزه اعطای مجوز کوچینگ وجود دارد، اشخاص بیشتری به سراغ آموزش دیدن و کسب مجوز در این حوزه میروند و در نهایت تعداد بیشتری کوچ در مقایسه با رواندرمانگر و مشاور خواهیم داشت که این موضوع، دسترسی اشخاص به کوچ را نسبت به رواندرمانگر و مشاور، آسانتر میکند.
4. مقرون به صرفگی: مشاوره و رواندرمانی در مقایسه با کوچینگ رویکرد تحلیلیتری دارند و از طرف دیگر، کوچینگ راهحلمدارتر است و بر یک هدف خاص متمرکز است. بنابراین، مشاوره و رواندرمانی غالبا طولانیمدتتر از کوچینگ هستند. برخی از انواع رواندرمانیهای روانتحلیلی ممکن است دهها سال به طول بینجامند و یا حتی مادامالعمر باشند. این شرایط در خصوص کوچینگ بسیار بعید و نادر است و در نتیجه، این دسته از خدمات سلامت روان، در مجموع، مراجعان را به صرف هزینه و زمان کمتری وامیدارد.
در نهایت، باید گفت که همگی این حرفهها در جای خود مهم و ارزشمند و مؤثر هستند و توضیحات بالا در جهت ایجاد آگاهی بیشتر درباره هر یک از این حوزهها است تا اشخاص بهتر بتوانند خدمات سلامت روان مناسب برای خود را شناسایی کنند و با آمادگی ذهنی هر چه بیشتر وارد درمان متناسب برای خود شوند.
شیوه دریافت وقت مشاوره
لطفا برای دریافت وقت مشاوره از روانشناسان مرکز مشاوره یاسان از ساعت 9 تا 19 با دو شماره 02126722420 یا 02126722417 تماس بگیرید يا از طریق واتساپ به شماره 09120499760 پیام دهید. راحت ترين مسير براي فارسی زبانان خارج از کشور ارسال پيام از طریق واتساپ به شماره 09935968010 است.
گرچه صاحبان هر دو این مشاغل در بخش سلامت روان مشغول به فعالیت هستند، ولی تفاوتهای چشمگیری با یکدیگر دارند. روانپزشک، پزشک عمومی است که دو سال در حوزه سلامت روان آموزش تخصصی دیده است. روانپزشکان بر درمان پزشکی اختلالات روانی متمرکز هستند که عمدتا ً از طریق مصرف دارو انجام میشود... ادامه مطلب را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
امروزه تفاوت زیادی بین رواندرمانگر و مشاور وجود ندارد و برای اشاره به یک متخصص بهداشت روان که در زمينه درمان گفتگو - محور آموزش دیده و میتواند دامنه کامل اختلالات روانی و عاطفی را ارزیابی، شناسایی و درمان کند، میتوان از هر دوی این اصطلاحات به جای یکدیگر استفاده کرد. با این حال، براي آشنايي تخصصي با ماهیت هر یک از این خدمات و تفاوتهای آنها مقاله مرکز مشاوره یاسان را بخوانید.
یکی از سوء برداشتهای رایج درباره کوچینگ زندگی این است که آن را همان رواندرمانی با جامه مبدل تصور کنيم یا حتی بدتر، آن را نوعي رواندرمانی بدانیم که از جانب فردی فاقد صلاحیت کار رواندرمانی و مشاوره ارائه ميشود! توضیحات تکمیلی را در سایت مرکز مشاوره یاسان بخوانید.
نظرات کاربران