رهایی از روابط سمی

به زودی

سفارش تلفنی

۰9935968010

ارسال پستی

تحویل به پست تا 7روز کاری

نسخه الکترونیکی به زودی

نسخه صوتی به زودی

مقدمه نویسنده کتاب رهایی از روابط سمی

رسیدن به مرحله‌ای از زندگی‌ام که برای نوشتن کتابی دربارۀ هم‌وابستگی آماده باشم، رسیدن به نقطۀ اوج سال‌هایی بود که به یادگیری، کمک به دیگران برای بهبود یافتن و رسیدن به وابستگی متقابلِ خودم گذشته بود. خانوادۀ من به‌شکلی چندنسلی با هم­وابستگی دست به گریبان بودند (خیلی قبل از آنکه به‌عنوان یک جامعه زبانی داشته باشیم که توصیف کنیم چه‌چیزی درحال رخ‌دادن است.) خود من شخصاً در خانواده‌ای الکلی و بدزبان بزرگ شدم. چون من که نوجوان بودم مادری داشتم که تمام فکر و ذکرش جلب رضایت مادر خودش بود که از نظر عاطفی بسیار سرسخت و همچنین سرزنشگر بود. از طرفی باید ناپدری سابقم را که تأمین‌کنندۀ مالی خانواده بود، تسکین می‌داد. بنابراین هیچ حدومرزی وجود نداشت که در مقابل آزار و اذیت در خانه از من محافظت کند. مادر و مادربزرگم، هردو این‌طور نشان می‌دادند که تا وقتی فردی نیازهای اولیه‌ات نظیر غذا، محل خواب و لباس را برایت تأمین می‌کند، حق دارد با تو بی‌رحمانه رفتار کند. به‌عنوان یک کودک گاهی در مورد چیزهایی که به‌نظرم نامناسب، گیج‌کننده یا بی‌رحمانه می‌آمد نظر می‌دادم. به این فکر نمی‌کردم که گفتن حقیقت، شجاعانه یا احمقانه باشد؛ فقط تحریک می‌شدم که صادقانه حرفم را بزنم. به‌هرحال به‌خاطر تمایلم به گفتن چیزهایی که دوست نداشتم، در حضور اعضای خانواده سرزنش می‌شدم. رنجی که بابت رفتار کردن با من به‌عنوان سپربلا تحمل می‌کردم باعث شد آخر سر متوجه شوم که از من انتظار می‌رود به‌هر قیمتی شده ساکت بمانم تا دیگران را راضی نگه دارم.

اینکه می‌دیدم حرف‌هایم را ناخوشایند می‌دانند، موجب شد به این باور برسم که بد و بی‌ارزش‌ام و دوست داشتنی نیستم. سال‌ها طول کشید تا خودم را ثابت کنم و ارزش ذاتی‌ام را کشف کنم. پیش از بهبودم، دورنمای غم‌انگیز هم‌وابستگی‌ام باعث شد سال‌ها به خودکشی فکر کنم و در زندگی‌ام بارها درگیر روابطی شوم که مورد سوء استفاده قرار می‌گرفتم؛ چون فکر می‌کردم ارزش چندانی ندارم. نمی‌دانم چطور، اما درون من نیرویی پیش‌برنده بود که منجر به بهبود شد. احساس کردم واقعاً ممکن است که الگوهای سوء استفاده و تضعیف را بشکنم؛ من فقط احتیاج داشتم راهم را پیدا کنم. بهبودم ۱۰ سال طول کشید و زمانی آغاز شد که از طریق درمان سنتی، ماساژ درمانی، رِیکی و نوشتن خاطرات شروع کردم به برقراری ارتباط مجدد با هویت خودم. این روند زمانی عمیق‌تر شد که تمرینات مدیتیشن را جدی‌تر انجام دادم، با خوردن غذای سالم و ورزش مراقبت از بدنم را شروع کردم و ارتباط بیشتر با دیگران را در زندگی‌ام در اولویت قرار دادم.

کمک به خودم و دیگران برای شفا یافتن به مأموریت من در زندگی تبدیل شد. ناچار شدم به یک زوج‌درمانگر و خانواده‌درمانگر تبدیل شوم زیرا کاملاً می‌دانستم نزدیک‌ترین روابطمان عمیقاً روی هویت خودم و قابلیتِ داشتن یک زندگی شاد تأثیر می‌گذارد. تجربۀ شخصی‌ام موجب بروز علاقه‌ای شد که بفهمم چگونه هم‌وابستگی می‌تواند به‌شکلی بنیادین روی کیفیت زندگی، اعتماد به‌نفس و قابلیت برقراری ارتباط با دیگران تأثیر بگذارد اما آموزش و کارکردنم با «پیا ملودی» در «دِمیدوز» بود که انتخابم برای تمرکز کردن در این حوزه را تثبیت کرد. درخلال حضورم در کارگاه بازماندگان در دِمیدوز وقتی مردم را راهنمایی می‌کردم تا به ترومای کودکی بپردازم، متوجه شدم که علایم هم‌وابستگی -یعنی نشناختن، دوست نداشتن یا اعتماد نکردن به‌خود- به رنجی باورنکردنی و تمایلات خودتخریبی منجر خواهد شد.

دراوایل دوران حرفه‌ای‌ام به‌عنوان یک درمانگر (به‌شکلی نادرست) باور داشتم با بحث‌کردن دربارۀ مشکلاتمان شفا می‌یابیم ، چیزی درونمان می‌شکند و به‌شکلی معجزه‌آسا سالم می‌شویم. به‌هرحال، بعد از کار کردن با نخستین مراجعم متوجه شدم اگرچه طرح مشکل به ما کمک می‌کند تا یک نقشۀ راه به‌سمت مسیر شفا ترسیم کنیم، اما کار شفا دادن را برایمان انجام نمی‌دهد. بسیاری از ما در توصیف مشکلاتمان خیلی خوب هستیم اما این کار اغلب موجب می‌شود احساس کنیم گرفتار و ناتوانیم. حرف‌زدن دربارۀ راه‌حل‌ها و انتخاب‌های مثبت موثرتر از آن است که مدام دربارۀ این صحبت کنیم که چه‌چیزی اشتباه است. دو فصل ابتدایی این کتاب در مورد تاریخچۀ هم‌وابستگی، علایم آن و عواملی که روی گسترش آن تأثیر دارد بحث می‌کند و باقی کتاب مسیر را برایتان شرح می‌دهد.

وقتی این کتاب را می‌خوانید، شاید به‌خاطر شرایط، زندگی زیستۀ خانوادگی یا روایت‌های فرهنگی در زندگی خود احساس عصبانیت کنید که روی این باور شما تأثیر گذاشته‌اند که باید کوچک و ساکت باقی بمانید؛ چیزی که ممکن است به گسترش هم‌وابستگی شما منجر شده باشد. این خیلی مهم است که به خودتان اجازه دهید عصبانی شوید اما بعد از آن به‌خاطر بسپرید که حالا دیگر انتخاب‌هایی دارید. ورود به مرحلۀ شفا یافتن یعنی احساس قدرت شخصی خود در این جهان را مطالبه کنید و بدانید که کاملاً قادر هستید زندگی خود، ارتباطتان با خود و حتی تعداد زیادی از روابط با دیگران را در زندگی خویش تغییر دهید.

می‌دانم برداشتن نخستین گام‌ها می‌تواند مانند راه‌رفتن در جنگلی تاریک، ترسناک باشد. به‌هرحال، ما این مسیر را با هم طی می‌کنیم و من چراغ قوه را در دست خواهم داشت. من هم شخصاً به‌همراه تعداد بسیاری از مراجعان آموخته‌ام که این قدم‌ها به وابستگی متقابل منجر خواهد شد.

بسیار سپاسگزارم که در این بخش از سفرِ بهبودتان من را به‌عنوان همراه خویش پذیرفته‌اید. متشکرم. عمیقاً به شما ایمان دارم.

 

دربارۀ نویسنده کتاب رهایی از روابط سمی

کریستال ماتزولا یک درمانگر ازدواج و خانواده است که از زمان کودکی به روابط و پتانسیل تغییر مثبت علاقه داشته است. هنگام حضور در دبیرستان با یک مرکز درمانی بسیار مشهور به‌نام دِمیدوز آشنا شد و تصمیم گرفت روزی در آنجا کار کند. چند سال بعد، کریستال به هدفش رسید و شور و هیجانش برای کمک به افرادی که در حال بهبود از هم‌وابستگی هستند را کاملاً درک کرد. همچنین به کمک دیگران توانست بهبود شخصی‌اش از هم‌وابستگی را به‌طور کامل طی کند. با توجه به اینکه تجربه‌اش موجب شد عمیقاً درک کند که بهبود امکان‌پذیر است، در مرکزی خصوصی که به‌همراه دانیتا وِلنِس تأسیس کرده، به درمان افراد و زوج‌ها می‌پردازد. او در فونیکس آریزونا زندگی می‌کند.

 

کاربر گرامی!

کتاب‌های سفارش داده شده طی 5 تا 7 روز کاری به پست تحویل داده می‌شود. پس از آن زمان دریافت کتاب به آدرس و مسافت شما بستگی دارد.

برای "سفارش تلفنی" یا "خرید کتاب  با تیراژ بالا" لطفا با انتشارات "نسل یاسان" به شماره ۰9935968010 در ساعات اداری روزهای شنبه تا پنجشنبه تماس بگیرید:

ارسال پیام و سوال

{{ nameForm1_error }}

{{ mobileForm1_error }}

3 + 7 = ?

نظرات کاربران

ارسال پیام و سوال

{{ nameForm1_error }}

{{ mobileForm1_error }}

2 + 6 = ?

برای اطلاع از جدیدترین مقالات و اخبار عضو خبرنامه یاسان شوید