زوج درمانی

عموم مردم باورهای غلطی در مورد زوج‌درمانی دارند. مثلا ممکن است احساس شرم و گناه کنید و این باور را داشته باشید که باید بتوانید تمامی مشکلات را با همسرتان به تنهایی حل کنید. اکثر زوج ها به سختی می توانند این واقعیت را بپذیرند که زوج درمانی می تواند کمک کند.

اگرچه بیشتر زوج‌ها در نهایت متوجه می‌شوند به زوج‌درمانی نیاز دارند اما تا آن زمان ممکن است برای درخواست کمکی که نیاز دارید دیر شده باشد. 10 نشانه وجود دارد که باید مراقب آنها باشید؛ چراکه این نشانه‌ها می‌گویند شما و همسرتان باید برای مشاوره حرفه‌ای و زوج‌درمانی اقدام کنید.

10 نشانه‌ای که می‌گوید رابطه شما به زوج‌درمانی نیاز دارید

1. هیچ صمیمیتی در رابطه‌ شما وجود ندارد

یکی از معدود نشانه‌های اولیه، فقدان صمیمیت به دلیل عدم علاقه یکی از طرفین یا هر دو طرف است. غیرعادی نیست که بعد از مدت ها رابطه جنسی کم‌تر شود اما اگر تغییرات اساسی در میزان صمیمیت زن و شوهر ایجاد شود، نگرانی‌هایی پیش می‌آید. اگر رابطه جنسی برای مدت طولانی اتفاق نیفتاده یا رابطه جنسی خشک و سرد است، باید به فکر زوج‌درمانی و حتی سکس‌درمانی باشید.

2. از برقراری ارتباط با یکدیگر می‌ترسید

گاهی، ترس از بیان برخی موضوعات باعث می‌شود که زوج‌ها به طور کلی از گفتگو با یکدیگر اجتناب کنند. اگر شما یا همسرتان از مطرح کردن مسائل خاص می‌ترسد، درمانگر می‌تواند در طول جلسه‌ زوج‌درمانی برای رفع سوء تفاهم‌ها و هدایت گفتگو به سمت و سوی سالم به شما کمک کند.

3. رنجیده‌خاطر هستید

مشاجره و دعوا بین زوج‌ها پیش می‌آید و حل می‌شود اما اگر متوجه شده‌اید که همیشه از شریک زندگی‌تان عصبانی هستید، برای حل این مشکل به کمک نیاز دارید. تحقیقات نشان می دهد تا زمانی که آسیب‌های گذشته و مشاجرات قبلی حل نشود، هر مکالمه‌ای در آینده با احساسات منفی همراه خواهد بود. به همین دلیل ممکن است لحن شما نسبت به همسرتان لحنی پر از گناه، شرم، قضاوت و بی‌اعتمادی باشد که قطعاً مورد استقبال طرف مقابل قرار نخواهد گرفت و منجر به مشاجرات بیشتر خواهد شد.

4.اعتمادتان از بین رفته است

یک رابطه سالم با اعتماد شروع می‌شود، اما اعتماد به سختی به دست می‌آید و به راحتی از دست می‌رود. زن و شوهری که مسائل مربوط به اعتماد را در اولویت قرار نداده‌اند، احتمالاً بعداً در مسیر زندگی خشم ناشی از عدم اعتماد را احساس می‌کنند.

ممکن است به دلیل اختلافاتی که با همسر خود دارید او را به عنوان یک دشمن ببینید. به جای اینکه زن و شوهر خارج از رابطه ( در میان دوستان، همکاران و اعضای خانواده خود) به دنبال حمایت عاطفی باشند باید در قالب یک تیم از یکدگیر حمایت کنند. هنگامی که یکی از طرفین به حمایت شخص دیگری به غیر از همسر خود تکیه دارد، لازم است که زوج‌درمانی را انجام دهید.

5. مسائلی را از هم پنهان می‌کنید

شما حق دارید حریم خصوصی خود را داشته باشید اما، اگر به عنوان یک زوج هنوز هم مسائلی را از هم پنهان می‌کنید و رازهای مگویی دارید، رابطه شما در خطر است. حفظ دوستی های پنهانی، منبع درآمد مالی نامعلوم یا سپری کردن وقت خود در جای دیگر کاملاً زیر پا گذاشتن اعتماد طرف مقابل است. وقتی یک شریک تصمیم می‌گیرد فقط بخشی از زندگی‌اش را برای طرف مقابل باز کند و همه چیز را نگوید، عملا یک جای کار می‌لنگد.

6. درمورد مسائل مالی با یکدیگر صادق نیستید

عمدتاً به دلیل مسائل مالی و مدیریت پول، خانواده‌ها از هم می‌‎پاشند و ازدواج‌ها به طلاق می‌انجامند. هنگامی که یک زوج در مورد بودجه خود اتفاق نظر ندارند، زمان زیادی نمی‌گذرد که دعواها بینشان بالا می‌گیرد. عدم صداقت در مورد اطلاعات مالی مانند خریدها، صورت‌حساب‌ها، کارت‌های اعتباری و رسیدهای پنهان می‌تواند منجر به شکسته شدن اعتماد در یک رابطه شود. اگر چنین است، از خدمات زوج‌درمانی کمک بگیرید.

7. زندگی‌هایتان از هم جداست

اگر بیشتر وقتی که می‌توانید کنار هم باشید را خارج از خانه و دور از یکدیگر سپری کنید، باید نگران رابطه خود باشید. زن و شوهر نباید احساس کنند که در خانه فقط هم‌اتاقی هم هستند. ممکن است یک زوج در دوره‌هایی ارتباطشان کمرنگ شود، اما نباید این وضعیت طولانی‌ شود. گذراندن دوره‌های زمانی طولانی جدا از هم، جایی که یکی یا هر دوی شما دیگر علاقه‌ای به فعالیت‌ها یا زندگی یکدیگر ندارید، نشانه‌ این است که هر دوی شما باید جلسه ای برای زوج‌درمانی رزرو کنید.

8. داشتن یا فکر کردن به روابط نامشروع

حتی اگر فقط به یک رابطه‌ عاشقانه فکر می‌کنید، صرف نظر از اینکه این خواسته فیزیکی یا احساسی باشد، به این معنی است که به دنبال چیزی هستید که همسرتان نمی‌تواند برای شما فراهم کند. اگر هر یک از طرفین، رابطه نامشروع داشته‌اند یا قصد اینکار را دارند، ضروری است که با یک زوج‌درمانگر مجرب مشورت کنند.

9. ارتباطی با هم ندارید

وخیم‌ شدن اوضاع همیشه با از هم گسیختگی ارتباطات آغاز می‌شود. اگر تعاملات و کیفیت مکالمات شما به طرز چشم‌گیری تغییر کرده است، ضروری است که از یک متخصص در زوج‌درمانی کمک بگیرید.

10. دعواهایتان ادامه دارد و حل نمی شود

چالش‌ها در نحوه برقراری ارتباط موثر با همسر می‌تواند استرس‌هایی را برای رابطه ایجاد کند. هر زوجی مجموعه‌ای از مشکلات و اختلافات منحصر به فرد خود را دارد که می‌تواند برای مدت طولانی ادامه یابد. وقتی به نظر می‌رسد که مشاجره‌های شما بدون هیچ راه حلی تکرار می‌شوند، نشانه خوبی است که می‌گوید شما و همسرتان باید به زوج‌درمانی تن بدهید. زوج‌درمانی می‌تواند به شما کمک کند تا روش‌های جدید ارتباطی را بیاموزید و با شریک زندگیتان به تفاهم برسید تا بتوانید رابطه را مسالمت‌آمیز ادامه دهید.

اگر یکی از طرفین از زوج‌درمانی اجتناب کند، چه کنیم؟

این یک سناریوی نسبتاً رایج در زوج درمانی است. در ابتدا درباره اینکه چرا احساس می کنید نیاز به زوج درمانی دارید با همسرتان مفصل صحبت کنید. فقط به او فشار نیاورید و اصرار نکنید که اینکار را انجام دهد.

اگر او همچنان مردد است، به یاد داشته باشید که می‌توانید به تنهایی در درمان شرکت کنید. مطمئن باشید حتی بدون حضور همسرتان در زوج درمانی نیز می توانید شاهد اثرات مثبت بر روی روابطه خود باشید.

به جای اینکه منتظر بمانید تا فردی که نمی‌خواهد به درمان برود تغییر کند، درمان می تواند به تقویت خودسازی و رشد شخصی شما کمک کند. همسر شما ممکن است تحت تأثیر این تغییرات مثبت قرار گیرد و تصمیم بگیرد که درمان را دنبال کند.

اگر فکر می‌کنید تجربیات شما در درمان، کنجکاوی شریک زندگی‌تان را برانگیخته است، به او بگویید که می‌تواند خودش نیز به تنهایی به درمانگر مراجعه کند.

اغلب وقتی به طرفی که تمایل به شرکت در جلسات زوج درمانی ندارد می‌گویید که در آنجا فضای امنی برای او یجاد شده که می‌توانند راحت حرف بزند و نگران این نباشند که کسی به او بگوید مقصر است یا سرزنشش کند، شریک مردد آرامش خاطر بیشتری برای انجام درمان پیدا می کند.

در زوج‌درمانی چه چیزهایی خواهید آموخت؟

در طول جلسات مشاوره یاد می گیرید که:

• اعتماد ایجاد کنید

• صمیمیت بیشتری ایجاد کنید

• به همسرتان نزدیک‌تر شوید

• همیشه کنار هم احساس امنیت کنید

• در کنار هم بیشتر از اوقات فراغت تان لذت ببرید

• نگرانی‌هایتان را بدون کینه‌توزی حل و فصل کنید

• شریک زندگیتان را بیشتر از آنچه فکر می‌کردید، دوست بدارید

• همسرتان را بهتر درک کنید و شور و شوق اولیه‌ را به رابطه بازگردانید

• مهارت‌های ارتباطی را بهبود بخشیده و کاری کنید که شریک زندگیتان به حرف‌های شما اهمیت دهد